
با نام و یاری خـــــداوند مهـــــربان
آن موقع درس دینی نزد بچّه ها کم اهمّیت بود و مرحوم روزبه میخواست به این درس ارزش بدهند. بنابراین به من گفت:"برای اینکه روش تدریس دینی را بهتر ببینی، خوب است به مدرسه ی علوی بروی و از کلاس آقای حسینی بازدید کنی."
خانم ها به ندرت به مدرسه علوی رفت و آمد داشتند و تا آن زمان سابقه نداشت که یک خانم برای مشاهده ی تدریس یک معلّم وارد کلاس او شود. با آقای حسینی صحبت کردند و موافقت شد. روزی که من به کلاس آقای حسینی رفتم، بچّه ها را در نمازخانه جمع کرده بود و میخواست موضوع عدالت را تدریس کند. آمد و هنگام نشستن، قدری به این سو و آن سو متمایل شد تا جای دیگری باز شود.
بچّهها مجبور شدند تنگ تر بنشینند و تا حدی معذّب شدند. صحبت را از همینجا شروع کرد: " عدالت این است که من در همان مقدار جایی که برای خودم بودم، مینشستم و شمار ا مجبور نمیکردم جای خودتان را به من بدهید."
موضوع ایثار و احسان را نیز به صورت عملی تدریس کرد. آن روز یاد گرفتم که تدریس زنده و عملکردی چگونه است.
نکته ها و خاطرات سرکار خانم حدادیان