رویکرد مدرسه به تربیت


 

ما به عنوان مربی باور داریم که:

  • همه دانش آموزان قابل اعتماد و احترام هستند.
  • خطاهای ایشان قابل پذیرش و بعد از حل شدن قابل اغماض است.
  • این نگرش که دانش­ آموزان رفتارهای عامدانه ­ای برای تقابل با بزرگ­ترها طراحی می­ کنند قابل قبول نیست، نوجـوانان در گـذر از کودکی به بزرگسالی گـاه به رفتارهای جسورانه یا پر خطر مبادرت می‌کنند که بخش لاینفک از فـرآیند بزرگ شدن آن­‌ها است و در صـورت فهـم نادرست مربیان می‌تواند تبـدیل به رفتارهای ناهنجار شود.
  • اصلاح رفتار دانش ­آموزان از طریق مداخله در محیط بسیار موثرتر از مداخله مستقیم در رفتار است.
  • دبیران در صـورتی که از سـوی دانش­‌آمـوز طـرف اعتمـاد و مشـورت قرار گیرند می‌­توانند با اطلاع معلم راهنما و مشورت با ایشان، معلم راهنما را در امر راهنمایی و مشاوره یاری کنند.
  • نقش الگویی دبیران از آن جهت اهمیت دارد که دانش آموزان می توانند تحقق معیارها را در موجودیت انسان ها مشاهده کنند. الگوهای عملی صورت تجسم یافته ی علم و آگاهی و عمل هستند.
  • در اتخاذ تصمیمات تربیتی، برای حرکت از وضع موجود به  وضع مطلوب، به توانایی­ ها و محدودیت­ های حاکم بر دانش آموز توجه خاص می‌شود و هرگز خارج از استعداد و آمادگی او، تکلیفی تحمیل نمی­‌گردد.
  • ایجاد زمینه­ های تقویت خویشتن بانی (تقوا) در دانش‌آموز، از اصول قابل توجه دیگر در تصمیمات تربیتی، است. تقوا و مراقبت از خویشتن خود، پیش از آن که لازمه حیات دینی و توحیدی یک انسان موحد باشد، لازمه حیات انسانی است که می خواهد در شان انسانی اش زندگی کند.
  • مهم­ترین اصل تربیت، خـدا محوری است. این اصل، اساس رفتار یک فرد دین دار را تشکیل می­ دهد. برنامه های تربیتی مدرسه باید به گونه ای طراحی شود که انگیزه‌ی جلب رضایت خداوند را در دانش آموز ایجاد کند و او را نسبت به تطبیق اعمال و رفتارش با معیار و ملاک الهی متعهد کند.

>