خطاهای ایشان قابل پذیرش و بعد از حل شدن قابل اغماض است.
این نگرش که دانش آموزان رفتارهای عامدانه ای برای تقابل با بزرگترها طراحی می کنند قابل قبول نیست، نوجـوانان در گـذر از کودکی به بزرگسالی گـاه به رفتارهای جسورانه یا پر خطر مبادرت میکنند که بخش لاینفک از فـرآیند بزرگ شدن آنها است و در صـورت فهـم نادرست مربیان میتواند تبـدیل به رفتارهای ناهنجار شود.
اصلاحرفتار دانش آموزان از طریق مداخله در محیط بسیار موثرتر از مداخله مستقیم در رفتار است.
دبیران در صـورتی که از سـوی دانشآمـوز طـرف اعتمـاد و مشـورت قرار گیرند میتوانند با اطلاع معلم راهنما و مشورت با ایشان، معلم راهنما را در امر راهنمایی و مشاوره یاری کنند.
نقش الگویی دبیران از آن جهت اهمیت دارد که دانش آموزان می توانند تحقق معیارها را در موجودیت انسان ها مشاهده کنند. الگوهای عملی صورت تجسم یافته ی علم و آگاهی و عمل هستند.
در اتخاذ تصمیمات تربیتی، برای حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب، به توانایی ها و محدودیت های حاکم بر دانش آموز توجه خاص میشود و هرگز خارج از استعداد و آمادگی او، تکلیفی تحمیل نمیگردد.
ایجاد زمینه های تقویت خویشتن بانی (تقوا) در دانشآموز، از اصول قابل توجه دیگر در تصمیمات تربیتی، است. تقوا و مراقبت از خویشتن خود، پیش از آن که لازمه حیات دینی و توحیدی یک انسان موحد باشد، لازمه حیات انسانی است که می خواهد در شان انسانی اش زندگی کند.
مهمترین اصل تربیت، خـدا محوری است. این اصل، اساس رفتار یک فرد دین دار را تشکیل می دهد. برنامه های تربیتی مدرسه باید به گونه ای طراحی شود که انگیزهی جلب رضایت خداوند را در دانش آموز ایجاد کند و او را نسبت به تطبیق اعمال و رفتارش با معیار و ملاک الهی متعهد کند.