گزارشی از اردوی طناب 1401

 ۱۴۰۱/۰۷/۲۸

به نام خالق نخ‌ها و طناب‌ها


در مدرسه‌ی روشنگر رویدادی به شدت بزرگ و حائز اهمیت شکل گرفت. رویدادی که هیجان و جذابیتش اگر از جام جهانی قطر بیشتر نباشد، کمتر هم نبود. 
گرچه کارلوس کیروش هم اگر بود اقرار می‌کرد جیغ و داد‌های جام جهانی در برابر حنجره‌هایی که ما برای تشویق پاره کردیم مانند ترکیب خربزه و عسل است در برابر چیپس و ماست موسیر! 
به مناسب ورود هفتمی‌های جدید به متوسطه، اردویی برگزار شد بیا و ببین! با چندین غرفه‌ی متنوع و هیجان‌انگیز و حضور مادرها و کودک‌های درون بیدار، که باعث شد دهان دانش‌آموزان هشتم و نهم به اندازه‌ی چرخ تریلی باز بماند. بین چند پایه دانش آموزان هشتم و نهم از اردوی طناب محروم ماندند و کرونا را هم از آه و نفرین‌هایشان بی‌نصیب نگذاشتند.
از همان ابتدا که پایت را داخل راهرو می‌گذاشتی، انواع و اقسام تبلیغ‌های به شدت خلاقانه چشمت را می‌گرفت که البته این‌ها در کاغذ رنگی‌های راهرو محدود نمی‌شد. جا دارد همین جا از دوست عزیزمان در رویداد طناب تشکر کنم که تمام مدت میکروفون را با چسب پهن دور دهان چسبانده بود و با شعارهایی مثل "نخ را بنمایید" ، برای غرفه‌ی نخ نما اسباب شادی چند مومن را فراهم کرد. دست و گلویت درد نکند! 
حالا که صحبت از غرفه‌ی نخ‌نما شد خوب است اشاره کنیم به میخ‌های اتاق کنفرانس که علاوه‌ بر یونولیت‌ها و دست‌ها دل مسئولین غرفه را هم سوراخ می‌کردند! 
کمی جلوتر در غرفه‌ی مازچوبی، خانم شفیعی و چندتن از دانش‌آموزان برای سرگرم کردن بازدیدکنندگان به جای این‌که از سشوار استفاده کنند بازی جالبی برگزار کردند که چشم خیلی از شرکت کنندگان را گرفت. 
خانم مکتوبیان هم با سی و پنج کیلو ورقه غرفه به غرفه جابه‌جا می‌شدند و حتی حرکت مولوکول‌های خاک روی زمین را هم زیر نظر داشتند! 
در غرفه‌ی تار عنکبوت اما خاک زیادی به لباس بازدید کنندگان چسبید. با وجود طناب‌هایی که سرتاسر کلاس پیچیده شده بود، بچه‌ها از عنصر جامد به مایع و حتی گاز تبدیل شدند. 
در غرفه‌ی آونگ تعداد زیادی نوشابه چیده شده بود که بازدیدکنندگان با تلاش بسیار سعی در واژگون کردن آن‌ها و گرفتن ژتون بودند (آب دهانتان را قورت بدهید! آن نوشابه‌ها با این‌همه ضربه تبدیل به شربت سینه شدند) 
طی یک نظرسنجی ساده می‌شود متوجه شد ما دانش‌آموزان در تابستان بسیار سرحال هستیم و تازه درس هم نمی‌خوانیم که قوز کنیم و ضعیف شویم پس طالب غرفه‌‌های هیجان‌انگیز مثل رودخانه‌ی وحشی، راپل، تخت سلیمان، و تارزان هستیم. گرچه‌ طی یک عملیات انتحاری یکی از مسئولین غرفه‌ی تارزان ناهارخوری را در چای غرق کرد که آن هم نمک... عه ببخشید شکر اردو بود! 

 

روایتی از بازدید یک محقق!!!
صبا رضوی

در مدرسه‌ی روشنگر رویدادی به شدت بزرگ و حائز اهمیت شکل گرفت. رویدادی که هیجان و جذابیتش اگر از جام جهانی قطر بیشتر نباشد، کمتر هم نبود. 


>